زهرای عزیزم
دختر صبورم و سنگ صبور خانه
هنوز صدایت در گوشم است و درد دلهایت در هفته گذشته
می دانم هنوز داغ بابا را مز مزه می کنی
یک وقت هوس نکنی رقیه بابا بشی
پ.ن: با بغض و اشک و آهو با حسرت اینکه با همه اشتیاقم امروز نتونستم بیام بیمارستان
اینجا رو هم بخونید
http://www.one-abd.blogfa.com/
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 4:10 عصر روز سه شنبه 90 فروردین 23